به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کتابداری از آن دست حرفههایی است که علاوه بر تخصص و تجربه به عامل مهمتری مانند علاقه و یا دغدغهمند بودن نیاز دارد. یعنی فارغ از فعالیتهای روزانه کتابخانه، وقتی میبینی دانشآموزان یک منطقه کمتر برخوردار به کتاب و کتابخانه دسترسی ندارند، کتابخانه را به مدرسه آنها ببری؛ یا وقتی با کودکان کار در مناطق محروم روبهرو میشوی، پیگیر یافتن محل سکونت آنها در حاشیه شهر شوی و برنامههایی را برای اجرا در این مناطق تدارک ببینی.
فریبا رضا قرهباغ از این دست کتابداران است؛ او از سال ۱۳۸۳ در بخش مالی اداره فرهنگ و ارشاد استان آذربایجان غربی مشغول به فعالیت شد؛ او میگوید: از همان روزها علاقه بسیاری به کتابخانهها داشتم و از هر فرصتی برای حضور در کتابخانه نزدیک محل کارم استفاده میکردم. همچنین پیش از حضورم در اداره کل فرهنگ و ارشاد، سابقه کار با کودکان در مددکاری استان را نیز داشتم تا اینکه پس از جدا شدن کتابخانهها از وزارت ارشاد در سال ۱۳۸۴، زمینه انتقال من به کتابخانه فراهم شد.
سرانجام علاقه او به کتابخانه و همچنین کودکان و نوجوانان باعث شد که به عنوان کتابدار در بخش کودک کتابخانه مرکزی ارومیه مشغول به کار شود. او از علاقهاش به کار در کتابخانه و تغییراتی که در سالهای اخیر در وضعیت کتابخانهها و کتابداران رخ داده میگوید؛ از گران شدن کتاب طی یک سال اخیر که باعث افزایش مراجعه مردم به کتابخانهها شده است. او میگوید: کسانی که قبلا کتاب زیاد میخواندند یا برای بچهها کتاب میخریدند، درحال حاضر به دلیل افزایش قیمتها متوجه شدند که میتوانند به سادگی با ثبت نام در کتابخانه، کتابهای متنوع موجود در بخش کودکان را به عنوان امانت دریافت و از آن استفاده کنند.
این کتابدار از برخورد صمیمانه با دانشآموزانی میگوید که پس از کلاسهای روزانه خود در مدرسه، با شوق فراوان به کتابخانه میآیند. او میگوید: برایشان توضیح میدهم که در کتابخانه دانشآموزانی داریم که در مدت یک سال ۶۰۰ کتاب خواندهاند؛ در حالی که اگر آنها میخواستند کتابهای مورد علاقه خود را بخرند و بعد آنها را مطالعه کنند، باید هزینه بسیار سنگینی را میپرداختند که اصلا امکان پذیر نبود. ولی با عضویت ۵ هزار و ۵۰۰ تومانی در کتابخانه میتوانند کتابهای بسیاری را در طول سال مطالعه کنند.
البته او در طول ۱۴ سال فعالیت خود در کتابخانه با موارد و مسائل مختلفی روبهرو بوده که فعالیتش را فراتر از محدوده کتابخانه برده است؛ فریبا رضا قرهباغ میگوید: متأسفانه در مناطق محروم چون تعداد بچهها زیاد است یا از امکانات شهری دور هستند، خانوادهها به دلیل بعد مسافت، بچهها را کمتر به کتابخانه میآوردند؛ یا بعضی از آنها به دلیل هزینه رفت و آمد و حق عضویت، اصلا قادر نیستند که بچهها را به کتابخانه بیاورند. به همین دلیل پیشنهاد دادم که فعالیتهایی که در کتابخانه انجام میدهیم، به این مدارس ببریم.
امروز حدود دو سال است که این کار با پیگیریهای او در مدارس مناطق محروم ارومیه انجام میشود و برنامههای متنوعی مانند جمعخوانی، قصهگویی و گاهی هم مسابقه و اهدای کتاب در صف یا کلاسها برگزار میشود. او توضیح میدهد: با اینکه تعداد این دانشآموزان و مناطق محروم اطراف ما بسیار زیاد است، علی رغم میل باطنی، به دلیل محدودیتها، تنها در هر ماه میتوانیم به یک یا دو مدرسه برویم، چرا که بیشتر از این برای ما امکان ندارد.
او درباره اتفاقی که باعث آغاز برنامههای کتابخانهای در یکی از مناطق حاشیهای ارومیه شد، توضیح داد: در یکی از مراجعاتم به آرامگاه حوالی محل کار(باغ رضوان) با کودکانی روبهرو شدم که درحال تکدیگری از افراد حاضر بر قبور بودند. وقتی به سراغ من آمدند و با آنها صحبت کردم متوجه شدم که در یکی از مدارس مناطق حاشیهای در ارومیه درس میخوانند و از کمترین امکانات فرهنگی نیز برخوردار نیستند. با پرس و جو از آنها به منطقه و مدرسه آنها رفتم و با هماهنگی با مسئولین کتابخانه مرکزی ارومیه و مسئولین آن مدارس، برنامههایی را برای اجرا در این مناطق پیشبینی و اجرا کردم؛ برنامههایی که بسیار مورد توجه مسئولین و مورد علاقه کودکان آن مدرسه قرار گرفت.
این کتابدار درباره این برنامهها توضیح میدهد: سعی کردیم که برنامههای متنوعی را برای آنها تدارک ببینیم، اما جالب است بدانید که حتی سادهترین برنامهها نیز با شور شوق بسیار این بچهها در مشارکت همراه بود. میتوان گفت آنها کتابها را بیشتر قدر میدانستند و با هر برنامه قصهگویی، جمعخوانی و ... هیجان زده میشدند و به وجد میآمدند. دیدن این صحنهها انگیزه من را افزایش میدهد و من را به شغل مورد علاقهام، علاقهمندتر میکند. به طوری که با وجود داشتن پیشنهادات کار در بخشهای دیگر کتابخانه، از بودن در بخش کودک کتابخانه احساس رضایت و خوشبختی میکنم.
او به رویکردی که در سالهای اخیر در حرفه کتابداری در کتابخانههای عمومی کشور ایجاد و تقویت شده اشاره میکند و میگوید: شاید در گذشته این دیدگاه وجود داشت که شأن یک کتابدار این است که در کتابخانه بنشیند تا مردم به آنها مراجعه کنند. اما این دیدگاه صحیحی نیست. برای ما کتابداران بسیار دردناک است که میبینیم کودکان یا حتی نوجوانانی در برخی مناطق زندگی میکنند که به عمر خود هرگز وارد یک کتابخانه نشدهاند و یا به جز کتاب درسی، کتاب دیگری ندیدهاند.
بر اساس همین باور است که او معمولا در مناسبتهای مختلف مانند شبهای یلدا با حضور در برخی اماکن خاص مانند آسایشگاههای سالمندان و یا بیمارستان کودکان، برنامههای متنوعی را برای کودکان سرطانی اجرا میکند. او لبخند این کودکان را برکت زندگی خود میداند.
فریبا رضا قرهباغ مجموعه کتابداران و کارکنان نهاد کتابخانههای عمومی کشور را یک خانواده بزرگ هفت هزار نفری میداند و حفظ جایگاه و چهره مطلوب کتابخانهها در جامعه را حاصل فعالیت تک تک اعضای این خانواده عنوان میکند. او میگوید: هرگونه فعالیت به ظاهر کوچک فرهنگی اثر بزرگی می تواند داشته باشد. بر اساس نظریه «اثر پروانه ای» فعالیت و حرکت کوچکی مثل بال زدن یک پروانه که در شغل ما مانند مطالعه مفید و فعالیت فرهنگی است، می تواند پایهگذار حرکت فرهنگی بزرگ و مثبتی در جامعه باشد. دغدغه داشتن در امور شغلی باعث ایجاد انگیزه مضاعف و داشتن عملکرد مثبت و موثر خواهد بود. حتی اگر فقر اقتصادی و فرهنگی مانع اثربخشی فعالیت کتابداران باشد، فعالیت جهادگونه کتابداران میتواند راهگشا باشد. کتابدارانی که فعالیت حرفهای خود را عاشقانه و با دغدغه بهبود وضعیت فرهنگی انجام میدهند. حتی اگر تعدادشان اندک باشد، میتوانند تأثیر بسیاری در پیشبرد اهداف مجموعه نهاد کتابخانههای عمومی کشور داشته باشند.
ارسال نظر